معنی یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن, معنی یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن, معنی dkdji، kubi، kdg، اaتiا، تpkg lcbj, معنی اصطلاح یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن, معادل یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن, یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن چی میشه؟, یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن یعنی چی؟, یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن synonym, یمینه، معده، میل، اشتها، تحمل کردن definition,